مساله دفاع حقوقی از پناهجويان افغان در يونان، ايتاليا، سويدن، هالند وفرانسه بايد جدی گرفته شود!
حقيقت جو حقيقت جو

  اخيراً اروپای متمدن با حمله هستريک برحقوق شماری از پناهجويان افغان در يونان وفرانسه با لجام گسيخته گی بی حد وحصر عمل ميکند و يکسره نه تنها کنوانسيون های متعهد بردفاع پناهجويان وآواره گان را بباد فراموشی سپرده اند، بلکه پا رافراتر گذاشته و حقوق بشری چنين کسان را نيز پامال نموده وآواره گان را علی الرغم تسهيلاتی که اخيراً اتحاديه اروپايی رويدست دارد ووزرای داخله اتحاديه اروپايی بتاريخ 21 سپتامبر سالجاری دربروکسل در باره سياست درقبال پناهنده گان پيشنهاد جديد " برنامه  اسکان بخشيدن" آوراه گان را صحه گذاشته  است و سازمان ملل متحد آماده شده است که دربدل هر فرد 4000 يورو از صندوق اروپايی برای مهاجرين بپردازد، بآنهم پناهجويان بويژه آوراه گان افغانستان که زمين شان سخت وآسمان شان دور است مورد اذيت شديد وبی سابقه ای قرار دارند!!

پرسش در اينجاست که افغانهای نازنين ما  اعم از حقوق دان، سياستمدار، صاحب نهاد وارگان مدافع حقوق بشر، بشر دوست وبشر خواه و نخبه گان وپيشکسوتان تا کنون در قبال همچو حوادث چه واکنشی از خود تبارز داده اند؟

پاسخ ساده است:

چند تن از خبرنگاران متعهد ورسالتمند منجمله آقای بصير آهنگ همچو حوادث ورويداد ها را پوشش خبری دادند وبرخی رسانه ها و سايتهای متعهد ودلسوز ما چون سايت وزين ميهن همه را رسالتمندانه بازتاب دادند تا که بی بی سی وساير مراجع منجمله ما آگاهی يافتيم، همچنان قابل ياد آوری ايست که در نخستين واکنشها انجمن همبسته گی با مهاجرين افغان در اروپا در رأس آقای غوث الدين مير شخصيت دلسوز طی اعلاميه ای خواهان همپيوندی نهاد وبويژه رهنمايی انجمن حقوق دانان افغان در اروپا گرديد، متعاقباً هيأت رهبری اتحاديه انجمنهای افغانها در هالند همبسته گی خود را با انجمن همبسته گی با مهاجرين افغان در اروپا که مقر آن در اتريش ميباشد اعلام وبر هرگونه همدلی اظهار آماده گی نمود، همچنان شماری از سايتها چون مشعل، روشنايی، کانون، پيام نهضت، وطن ونی با علاقمندی ودلسوزی رويداد ها واعلاميه ها را بازتاب دادند.

اما ديگران چه کردند؟

انجمن حقوق دانان افغان در اروپا که اميد همه به ايشان معطوف است، حتا به ابراز نظر پيرامون قضيه آماده گی نشان ندادند، چه رسد به اينکه رهنمايی های متوديک را بعهده گرفته وطرح دفاع حقوقی را پيشکش کند.

سياستمداران ونخبه گان اصلاً مداخلت در چنين عرصه ها را خارج برنامه شان ميدانند، زيرا آنان مترصد اند که چگونه ودر کدام زمان از وجود آواره وزحمتکش ويترين خود را رنگين سازند وبا شعار های هيچ وپوچ خود را حامی زحمتکشان جا زنند، شرم وننگ بر چنين سازمانها واحزاب که آواره افغان در آتش مصيبت جانکاه ميسوزند، امّا اين آقايون دفاع از آواره گان ومصيبت رسيده گان را بباد فراموشی سپرده وبا انتشار بيانيه ها وسخنرانی های پر طمطراق وارايه گزارش شرکت در فلان يا بهمان گردهمايی بين المللی وجهانی فخر ميفروشند وجنگ ببر ها را از بلندی، فارغ از زجر کشيدن عملی تماشا مينمايند.

اين نخبه گان وسياست بازان خوب ملتفت باشند که خلق افغانستان همين آواره وپناهجو وگدا، بيوه ويتيم  ومعلول ومعيوب ومصيبت رسيده است که امروزه از بد حادثه احتياج دستگيری و همدلی است، مردم افغانستان ديگر هوشيار شده اند وهرگز فريب شعار های ميان تهی را نمی خورند، مردم در پرتگاه نيستی قرار دارند وتشنه يک قطره آبی ايست که در گلوی شان ريخته شود، انان فرُصت ندارند تا برنامه انترناسيوناليستی شما تحقق يابد وبعد از آن بازهم نه در فکر خلق الله بل در کشمکش با همديگر باشيد، چه تجربه نشان داد که نخبه گان سياسی ما در بهترين حالات صرف در کلام حامی زحمکتشان بوده اند، سروده معروف است:

آنان که در کلام کنند انقلاب سرخ

يا مغز شان تهی ايست يا آنکه خاييند

آری هموطن عزيز؛

وضعيت پناهجويان وآواره گان افغانستان  نه تنها در يونان وفرانسه وخيم است، بلکه ، در سويدن، هالند وبسا نقاط اروپای متمدن اسف انگيز است.

کسانی که حداقل درک واحساس انسانی داشته باشند، صرف نظر از اينکه به کدام انديشه سياسی معتقد اند بايد دست بدست هم داده واز مصيبت رسيده گان دفاع نمايند، اگر کسی اين مساله را مسوؤليت خود نميداند، بهتر است نخست از جر وبحثهای سياسی پر طمطراق جلوگيری کنند ومتعاقباً هيچگاهی سنگ دفاع از زحمتکش را به سينه نزند واز سئو استفاده از نام زحمتکش، آواره ومصيبت رسيده افغانستان جدا، اجتناب کند!

اين داستان خيلی ها طولانی ايست امّا:

اگر در شهر کس است يک حرف بس است!


September 23rd, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي